معنی

[ مُ یَ نَ ] (ع مص) با یکدیگر خرید و فروخت کردن به وام. (تاج المصادر بیهقی) (از منتهی الارب). چیزی به وام به کسی فروختن. (زوزنی). با هم معامله کردن و یکی به دیگری وام دار شدن. (از اقرب الموارد). معاملهٔ نسیه نمودن. (منتهی الارب). || وام دادن و وام خواستن. (از منتهی الارب). || محاکمة. (اقرب الموارد): دایَنَهُ؛ حاکمه؛ جازاه. (متن اللغة). رجوع به مداین شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.