معنی

[ مُ وَ رَ ] (ع مص) معالجه کردن. (از منتهی الارب). علاج و چاره کردن کار را از جهات بسیار. (از متن اللغة). || گردیدن با کسی و نگریستن در کار که چگونه سرانجام دهد آن را. (از منتهی الارب). داوره؛ دار معه و لاوصه. (اقرب الموارد) (از متن اللغة). ملاوصة. رجوع به ملاوصة شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.