معنی

[ مُ خَ لْ لِ صَ ] (ع اِ) مَحاجِم. (فهرست مخزن الادویه) (تحفهٔ حکیم مؤمن). یک نوع گیاهی خوشبو از جنس بابونه. (ناظم الاطباء). گل کتانی که به اسامی محاجم و دهان شیر و فلیحه و گیاه نوروزی نیز موسوم است. (فرهنگ فارسی معین).... و این نام (مخلصه) از آن گویند که تریاق همهٔ زهرهاست و از همهٔ زهر خلاصی دهنده است. (الفاظ الادویه چ هند ص ۲۵۹). اسم نباتی است که استعمال او خلاصی از سم هوام می دهد و لهذا به این اسم نامیده اند و او به حسب اماکن، مختلف الشکل می باشد و هفت قسم او را مشاهده نموده اند و مجموع او با تلخی و گل همه انواع او با کجی و منکوس و شبیه به محجمه می باشد و بعضی را شاخ هایی ساق و برگ مانند برگ کرفس و از آن نرم تر... عرق مخلصه محلل و ملطف و رافع قولنج ریحی و مقوی اعضاء رئیسه و موافق مبر و دین است و بعضی در تریاق فاروق قائم مقام خمر دانسته اند. (تحفهٔ حکیم مؤمن ص ۲۱۵). مرحوم دهخدا در یادداشتی نوشته اند. در مجلهٔ بانک ملی معنی آن را (مخلصه را) کامومیل نوشته است. -انتهی. در گیاه شناسی گل گلاب چ ۳ ص ۲۹۱ این گیاه از خانوادهٔ بابونه هاست از این روی مخلصه نوعی بابونه و از عاقرقرحا خواهد بود و رجوع به گیاه شناسی گل گلاب و مفردات ابن البیطار شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.