متصور
معنی
[ مُ تَ صَ وْ وِ ] (ع ص) با خود
صورت کننده چیزی را و صورت بندنده.
(آنندراج). کسی که تصور می کند و دریافت
می نماید. (ناظم الاطباء). تصور کننده و
صورت چیزی را در ذهن خطور دهنده.
- نزدیک شونده به افتادن. (آنندراج) (از
منتهی الارب) (از اقرب الموارد). کسی که از
اثر طعنهٔ ضرب مایل به افتادن باشد. (ناظم
الاطباء). - صاحب تدبیر و فکر و اندیشه.
(ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون).