مباحث
معنی
[ مَ حِ ] (ع اِ) جِ مَبحَث و فارسیان
بمعنی بحث استعمال کنند. (آنندراج). جِ
مبحث. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء):
مباحثی که در آن حلقهٔ جنون میرفت
ورای مدرسه و قیل و قال مسئله بود.
حافظ (از آنندراج).
|| مباحث البقر؛ زمین بی آب و گیاه یا جای
غیرمعلوم. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم
الاطباء). یقال: ترکته مباحث البقر؛ ای بحیث
لایدری این هو. (منتهی الارب)؛ یعنی گذاشتم
او را در جائی که نمیداند کجاست. (ناظم
الاطباء). و رجوع به مبحث شود.