لوزالحلو
معنی
[ لَ زُلْ حُ لْ وْ ] (ع اِ مرکب) بادام
شیرین. حکیم مؤمن در تحفه آرد: به فارسی
بادام شیرین گویند. در اول گرم و تر و مفتح و
حافظ قوتها و جالی اعضای باطنی. و ملین
آن و ملین طبع و حلق و موافق گرده و سینه و
معین باه و مسکن حرقت منی و بول و مسمن
بدن و با شکر کثیرالغذا و حافظ جوهر دماغ. و
شیرهٔ او با شکر جهت سرفه مجرب و جهت
خشونت سینه و حنجره و تولید منی و رفع
نفث الدم و ربو و حرقت مثانه و امعا و زحیر و
رطوبت معده و با نصف او زفت و مثل او شکر
در قطع سرفه از مجربات است. و بودادهٔ او
مقوی معده و قابض و متکرج و فاسد او
موجب کرب و سقوط اشتها و غشی. و
مصلحش ربوب حامضه است بعد از قی و
تازهٔ نارس با پوست که چقاله نامند مقوی
معده و بن دندان. و برگ تازهٔ او مسهل و
مسقط کرم شکم و خشک او قابض و رافع
اسهال و شکوفهٔ بادام محرک باه مردان و قاطع
باه زنان و بادام مربی در تغذیه و فربه کردن
بدن و اصلاح گرده قوی تر است و روغن بادام
معتدل در گرمی و سردی و به غایت مُرطّب و
موافق تشنج پیسی و رافع ورمی که از وثی و
ضربه به هم رسد. و حقنه و شرب و چکانیدن
او جهت درد گرده و مثانه و عسر بول و قولنج
و اعانه بر خروج حصاة. و شرب او جهت
گزیدن سگ دیوانه و درد معده و با کتیرا و
شکر جهت سرفهٔ خشک مجرب و جهت
تصفیهٔ آواز و قصبهٔ ریه و رفع ضرر ادویهٔ
مسهله و حبوب حاده مفید. و قدر شربتش تا
۹ مثقال و در رفع پیچش مجرب و دوام
تدهین مهره های پشت به او جهت نقرس و
رفع خمیدگی پیران مجرب دانسته اند، و جهت
تصفیهٔ آواز و قصبهٔ ریه و رفع ضرر ادویهٔ
مسهله و حبوب حاده مفید و جهت سرسام و
ذات الجنب به دستور نافع. و غرغرهٔ او با آب
گرم جهت خشونت حلق مؤثر و مضر احشای
ضعیفه و مصلحش مصطکی است. صاحب
اختیارات بدیعی گوید: به پارسی بادام شیرین
گویند و نیکوترین آن بزرگ و فربه بود.
طبیعت آن معتدل است در گرمی و سردی و
تر بود در دویم. و گویند گرم بود و سرد در دوم
و غذای متوسط دهد میان قلت و کثرت و
مسخن بود و سویق وی سرفهٔ خشک و نفث
دم را نافع بود و سینه را پاک گرداند و حرقت
بول ساکن گرداند و با شکر بخورند منی
بیفزاید و شش و مثانه و امعا را نافع بود و
بریان کرده معده را سودمند بود. ردی و
دشخوار هضم بود و مصلح صفرا بود و مصلح
وی شکر بود، بادی که از بادام متولد شود
غثیان و کرب و غشی آورد و مداوای آن بقی ء
بود بعد از آن برب فواکه ترش، چون: غوره و
سیب و ریواس و مجموع آنچه در مداوای
عنصل گفته شد و بادام تر چون با پوست
بخورند وقتی که هنوز صلب نشده بن لثه و
دهان را نافع بود و حرارت ساکن گرداند به
برودتی و خشونتی و حموضتی که در پوست
بیرونی وی هست.