مبارکباد گفتن؛ شادباش گفتن.
فرهنگ فارسی عمید
[ تَ بَ یَ ] (اِ) نظامی در اقبالنامه در عنوان «افسانهٔ خراسانی و فریب دادن خلیفه» گوید: خراسانیی چست ببغداد شد، چون کارش سست شد، هزار دینار زر مصری را خرد سایید و با گل سرخ بیامیخت و مهره ا ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.