گوهر فشاندن
معنی
[ گَ / گُو هَ فَ / فِ دَ ]
(مص مرکب) پراکندن گوهر. در پاشیدن.
ریختن و نثار کردن جواهر. || بخشش های
شایان کردن. کرم و سخاوت نمایان کردن.
|| باران باریدن از ابر. || سخن های نادره
و بلیغ و فصیح گفتن. || کلمات رسا و بلیغ
نوشتن. رجوع به گوهر افشاندن شود.