گوسفندانداز

معنی

[ فَ اَ دا ] (نف مرکب) اندازندهٔ گوسفند. افکنندهٔ گوسفند. || (اِ مرکب) صاحب آنندراج آرد: فنی از کشتی که چون حریف را به جنگ بر زمین فرازند یک دست پس گردنش و دیگر در میان هر دو شاخش بند کرده از جا بردارند و باز بر زمین زنند. و شعر ذیل را از میر نجات به شاهد لغت فوق آورده است، هرچند که مبین شرح فوق است نه شاهد کلمه: شیخ مرطوبیِ ما دنبهٔ سستی دارد گوسفندی است که انداز درشتی دارد.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.