گواشیر
معنی
[ گَ ] (اِخ) نام ولایتی است که
فیروزهٔ کم بها سیرفام در آن پیدا میشود.
(رشیدی). نام ولایتی است، و در آن فیروزهٔ
سفیدرنگ کم بها به هم میرسد. (برهان). نام
قدیم شهر کرمان است. (انجمن آرا) (آنندراج).
صاحب تاج العروس گوید: نامی است که اهل
کرمان به بردشیر (بردسیر) دهند... و
دارالملکش (دارالملک کرمان) شهر گواشیر،
گواشیر از اقلیم سیُم است، طولش از جزایر
خالدات «صب لب» و عرض از خط استوا
«کطنه». در تاریخ کرمان آمده است که
گشتاسف آنجا آتش خانه ساخته بود، پس
اردشیر بابکان قلعهٔ شهر ساخت و بردشیر
خواند طالع عمارتش برج میزان و بهرام بن
شاپور ذوالاکتاف بر آن عمارات افزود. و در
کتاب سمطالعلی آمده است که حجاج بن
یوسف غضبان القبشعری را به فتح آن
ولایت فرستاده بود، او به حجاج نوشته بود
ماؤها وشل و ثمرها دقل و لصها بطل إن قل
الجیوش بها ضاعوا و ان کثرت جاعوا و آن
سپاه را بازخواند. و در عهد عمر عبدالعزیز بر
دست صفوان فتح شد و به فرمان عمر
عبدالعزیز در او مسجد جامع عتیق ساختند و
امیر علی الیاس در او باغ شیرجانی ساخت
که اکنون آن نیز عمارت است و قلعهٔ کوه هم
او ساخت و جامع تبریزی تورانشاه سلجوقی
ساخت و در گواشیر از مزار اکابر اولیا شاه
شجاع کرمانی است. (نزهةالقلوب چ لسترنج
مقالهٔ۳ صص ۱۳۹ -۱۴۰). و صاحب تاریخ
کرمان آرد: اردشیر پس از معارک متواتره او
را (بلاش حاکم کرمان) دستگیر و به قتلش
فرمان داد و بنای گواشیر را که اکنون
دارالملک کرمان است در پنج هزار و هفتصد
و هفتاد و دو سال بعد از هبوط آدم به طالع
میزان بنا نهاد و والی بر آن مملکت معین کرده
به صوب اسطخر روان شد. (تاریخ کرمان چ
باستانی پاریزی ص ۱۲). و رجوع به بردسیر
و کرمان، و فهرست تاریخ کرمان و جغرافیای
سیاسی کیهان ص ۲۴۷ شود.