معنی

[ گَ ] (نف مرکب) خزینه دار. (شعوری ج ۲ ص ۲۹۷۲). خزانه دار. (ناظم الاطباء). || صاحب گنج. متمول. غنی : همه کدخدایند مزدور کیست همه گنج دارند گنجور کیست؟فردوسی. سر گنجداران پر از بیم گشت ستمکاره را دل به دو نیم گشت.فردوسی. گنجداران فزون ز حد شمار گنج بر گنج ساختند نثار.نظامی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.