معنی

[ گُ ] (اِ مرکب) مقراضی که گل شمع و چراغ را بدان گیرند. (آنندراج). مقراضی که با آن گل فتیلهٔ چراغ برند. گاز: خاکساران ز اغنیا محتاج همراهی نیند شمعدان گل کجا دربند گل گیر طلاست. میرزا عبدالغنی (از آنندراج).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.