گره خوردن

معنی

[ گِ رِهْ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب) بسته شدن با گره : رشته ام تاب گره خوردن ز کوتاهی نداشت اینقدر پیچیدگی افتاد در کارم چرا؟ میرزا معز فطرت (از آنندراج). قفل وسواسی است در کف رشتهٔ اعمالها میخورد صد جا گره تا یک گره وا میشود. میرزا یوسف واله (از آنندراج).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.