معنی

[ گُ ذَ ] (ص مرکب، اِ مرکب) راهدار. محافظ راه. (آنندراج). راه دار. پاسبان. حافظ راه. آنکه باج و خراج راه نزد وی جمع میشود. تحصیلدار راه. (ناظم الاطباء). || ملاح. (آنندراج).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.