گاونلیسیده
معنی
[ نَ دَ / دِ ] (ص مرکب) کنایه
از کسی که نخوت و غرور داشته باشد و گرم و
سرد روزگار نچشیده بود. (آنندراج). مرد
متکبر و مغرور و خام و بی تربیت و نادان و
ناآزموده مر کارهای جهان را. (ناظم الاطباء).
رجوع به گاوش بلیسیده و گاوش نلیسیده
شود.