حرف سوم الفبای یونانی.
فرهنگ فارسی عمید
[ یِ ] (اِخ) یهودی عضو محکمهٔ جنائی بیت المقدس، یکی از بزرگان ربانیون (قرن اول).
لغتنامه دهخدا
وسیلهای برای آشکارسازی و اندازهگیری پرتوهای گامای ناشی از چشمههای متمرکز [فیزیک]
واژههای مصوب فرهنگستان
تلسکوپ و آشکارسازی که از آن برای رصد کردن در گسترۀ پرتوگاما استفاده میکنند [فیزیک]
گوناگونی اندامگانهای موجود در یک منطقه یا منظر [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
گسیل پرشدت و بسیار کوتاهمدت پرتوِ گاما با انرژیهایی در گسترۀ میلیون الکترونولت [فیزیک]
نوعی تابش الکترومغناطیسی پرانرژی و پرنفوذ که معمولا در واپاشی پرتوزا گسیل میشود [فیزیک]
[ پُ لِ ] (اِخ) واقع در ۴۰۰۰گزی بیستون میان بیستون و هرسین در راه بیستون به خرم آباد.
مادۀ پرتوزایی که پرتوهای گاما گسیل میکند [فیزیک]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.