(ع اِ) جِ کوخ. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کازه از نی و کلک و مانند آن بی روزن. (آنندراج). رجوع به کوخ شود.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.