کوفان
معنی
[ کَ ] (ع مص) گرد گشتن. (منتهی
الارب). گرد گشتن ریگ توده. (ناظم
الاطباء). تکوف الرمل و القوم تکوفاً و کوفاناً
علی غیرقیاس؛ ریگ توده و قوم فراهم آمدند
و گرد گشتند. (از اقرب الموارد). || با
کوفیان مانند کردن خود را و نسبت نمودن با
ایشان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از
اقرب الموارد).