کور و کر
معنی
[ رُ کَ ] (ترکیب عطفی، ص مرکب)
آن که دیدن و شنیدن نتواند: محارم شاه
باید کور و کر باشند یعنی ابراز اسرار شاه
نکنند. مثل کسانی که ندیده و نشنیده اند.
(یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
|| کنایه از مردم بی خرد و نادان. بی بصیرت
و جاهل :
آنچه گفتم یاد گیر و آنچه بنمودم ببین
ورنه همچون کور و کر عامه بمانی کور و کر.
ناصرخسرو.
تا مرد خرد کور و کر نباشد
از کار فلک بی خبر نباشد.ناصرخسرو.