کنوزه
معنی
[ کَ / کُ / کِ زَ / زِ ] (اِ) پنبهٔ برزده و
حلاجی کرده. (برهان) (آنندراج). پنبهٔ نرم.
(فرهنگ رشیدی). پنبهٔ نرم و آن را کنوزه نیز
گویند و به ضم کاف اصح است چه کنوزه بوده
یعنی؛ کمان زده چه بزه به لغت دری و تبری به
معنی زده آمده است. (انجمن آرا). پنبهٔ زده و
حلاجی کرده. (ناظم الاطباء).