کندوج
معنی
[ کَ ] (معرب، اِ) معرب است و آن
ظرفی است مانند خم بزرگی که از گل سازند و
در آن غله نگاه دارند. (منتهی الارب). ظرف
بزرگ گلین که پر از غله کنند و به هندی
کوطهی گویند و کندو، کندوک، کندوله نیز
گویند. (آنندراج). آوند گلی که در آن غله
ریزند. (ناظم الاطباء). کندو. (دهار):
خرمنی باشد ثلث وی به صدقه دادند و ثمن
وی برای نفقه و تخم بازگرفتند و خمس باقی
از بهر برزیگری بگذاشتند و سبع باقی در
کندوج افکندند بیست کسری بماند اصل این
خرمن چند بوده است. (یواقیت العلوم از
یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و
رجوع به کندو شود.