کلکل کردن

معنی

[ کَ کَ کَ دَ ] (مص مرکب) پر حرفی کردن. سر هم را درد آوردن از پرگویی. (فرهنگ فارسی معین): نیست یک مو چو عقل بر سرشان پیش از این فوقیا مکن کلکل. فوقی (از آنندراج).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.