[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان نازلو از بخش حومهٔ شهرستان ارومیّه. جلگه ای و معتدل است و ۳۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
لغت‌نامه دهخدا
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کل تپهٔ فیض اللََّه بیگی بخش مرکزی شهرستان سقز. کوهستانی و سردسیر است و ۲۵۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان کرزانرود شهرستان تویسرکان. جلگه ای و سردسیر است و ۲۳۷ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۵).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ بخش مرکزی شهرستان گرگان. معتدل و مرطوب است و ۲۰۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان قشلاق کلارستاق شهرستان چالوس. جلگه ای و معتدل است و ۱۰۵ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۳).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه. کوهستانی و معتدل است و ۱۵۴ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۴).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومهٔ شهرستان نیشابور. جلگه ای و معتدل است و ۲۸۱ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهات استرآبادرستاق ناحیهٔ استرآباد. (از ترجمهٔ سفرنامهٔ مازندران رابینو ص ۱۷۰).
[ کَ ] (اِخ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دلفان شهرستان خرم آباد. جلگه و سردسیر است و ۲۴۰ تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۶).
[ کَ دِ لِ صِ ] (اِخ) دهی است از دهستان بهنام سوختهٔ شهرستان ورامین. جلگه و معتدل است و ۴۰۰ تن سکنه دارد. از رودخانهٔ جاجرود مشروب می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۱).
کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.