کراریس
معنی
[ کَ ] (ع اِ) جِ کُرّاس. (اقرب
الموارد). رجوع به کراس شود. || جِ کُرّاسة.
بمعنی دفتر و کتاب. (منتهی الارب). یقال:
التاجر مجده فی کیسه و العالم مجده فی
کراریسه؛ شرف و افتخار سوداگر در کیسهٔ
اوست و شرف و افتخار عالم در جزوه های
کتاب وی. (ناظم الاطباء). رجوع به کراس و
کراسه شود.