ویژگی فرد بسیاردروغگو.
فرهنگ فارسی عمید
دروغنمایی، دروغانگیزی
فرهنگ واژههای سره
[ اِ ] (ع مص) دروغگوی یافتن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دروغزن یافتن. (المصادر زوزنی). || بر دروغ برانگیختن. || آشکار کردن کذب کسی را. (منتهی ال ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ سَ لِ مَ یِ کَذْ ذا ] (اِخ) رجوع به مسيلمه شود.
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.