کباب ساختن

معنی

[ کَ تَ ] (مص مرکب) کباب کردن : داد لبش چون نمک بوی بنفشه به صبح بر نمکش ساختم مردم دیده کباب. خاقانی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.