معنی

[ کَ ] (اِ) آلت تناسل را گویند و به عربی قضیب خوانند. (برهان). خرزه بود. (اسدی). شاید کاوکلوک باشد مرکب از کاو بمعنی کاونده +کلوک بمعنی امرد. (از حاشیهٔ برهان چ معین): ور تو دو دانگ نداری که دهی رو مدارا کن با کاوکلور.طیان.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.