فیروزه‌گون

معنی

[ زَ / زِ ] (ص مرکب) پیروزه گون. (فرهنگ فارسی معین). به رنگ پیروزه. پیروزه رنگ. پیروزه فام : در این فیروزه گون طارم مجوی آرام و آسایش که نارامد همی روز و شب و ناساید این طارم. ناصرخسرو.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.