معنی

[ فَ ] (حامص) ازیادرفتگی. حالت فراموشکار. مقابل یاد و ذکر. نسیان. (یادداشت به خط مؤلف): آخر گفتار تو خاموشی است حاصل کار تو فراموشی است.نظامی. چون فراموشی خلق و یادشان با وی است او میرسد فریادشان.مولوی. و رجوع به فرامشی و فراموش شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.