فراموش‌عهد

معنی

[ فَ عَ ] (ص مرکب) آنکه عهد و پیمان خود فراموش کند. که پابند پیمان نباشد. فراموشکار. بی وفا: چو بیچاره شد پیشش آورد مهد که ای سست مهر فراموش عهد.سعدی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.