غزاغلی
معنی
[ غُ اُ ] (اِخ) یا غزغلی اتابک...
سلاحی. به قول صاحب اخبار الدولة
السلجوقیة (ص ۱۱۲)، وی از سران لشکر
قراسنقر بود. و در مجمل التواریخ و القصص
(ص ۴۱۳) آمده است: سلطان اعظم [ سلطان
سنجر ] اتابک غزاغلی را سیاست فرمود بعد
از آنکه اسیر گرفتند. برای اطلاع از تفصیل
مطلب رجوع به مجمل التواریخ و القصص
ص ۴۱۳ و اخبارالدولة السلجوقیة صص ۱۱۱
- ۱۱۲شود.