[ مُ مَ رَ ] (ع مص) خود را در جنگی سخت اوکندن. (المصادر زوزنی). به یکدیگر درآویختن بی باک و بیم. (منتهی الارب) (آنندراج). غامره مغامرة؛ حمله کرد بر او و پیکار نمود و از مرگ نترسید. (ناظم ال ...
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.