معنی

[ عَمْ بَ ] (اِخ) قومی از عرب منسوب به عنبر که پدر قبیله ای از تمیم است. (از آنندراج) (از غیاث اللغات). عنبریان از خاندانهای قدیم ناحیت بیهق بوده اند و جد ایشان ابوالعباس اسماعیل بن علی بن الطیب بن محمدبن علی العنبری بوده است که برادر او ابومحمد عبداللََّه بود، و این دو از احفاد ابوزکریا یحیی بن محمدبن عبداللََّه بن العنبربن عطاءبن صالح بن محمدبن عبداللََّه السلمی بوده اند. و شرح حال افراد این خانواده در تاریخ بیهق آمده است. رجوع به تاریخ بیهق ص ۱۱۹ شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.