۱. = عامل ۲. کارگر ساختمان. δ در فارسی بهصورت مفرد استعمال میشود. ۳. [قدیمی] کارکنان؛ کارگران. * عملهٴ طرب: [قدیمی] مطربان؛ خوانندگان و نوازندگان.
فرهنگ فارسی عمید
[ عَ مَ لَ ] (اِخ) نام تیره ای است از بهمنی از شعبهٔ لیراوی، از ایلات کوه گیلویهٔ فارس. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص ۸۹).
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.