علی دروغینی

معنی

[ عَ یِ دُ ] (اِخ) (سپهسالار...) وی ازسرداران ترکان خاتون مادر سلطان محمد خدابنده بود. و بواسطهٔ دروغهای بزرگی که می گفت مشهور به «دروغینی» و یا «کوه دروغان» گشت. آنگاه که ترکان خاتون خوارزم را ترک گفت زمام کشور به دست این شخص افتاد و چون هیچ نوع خبرت و کفایتی نداشت، اختلال کارها فزونی یافت و اموال دیوان طعمهٔ مختلسان گشت. تا اینکه دو تن از نواب دیوان خوارزمشاه یعنی عمادالدین مشرف و شرف الدین وکیل، به خوارزم آمدند و به نام خوارزمشاه به ادارهٔ امور دیوان پرداختند. و نیز هنگامی که جلال الدین خوارزمشاه پس از مرگ پدر خود از جزیرهٔ آبسکون به خوارزم برگشت تا در مقابل حملهٔ چنگیز به دفاع برخیزد سپهسالار علی کوه دروغان و اربوقا پهلوان و اغل حاجب و قتلغ خان (توخی پهلوان ملقّب به قتلغ خان) با سپاهیانی که از بیادوت و قبیلهٔ ترکان خاتون بودند گردآمدند و مصمم بر قتل جلال الدین شدند، زیرا آنان معتقد به ترکان خاتون و ولیعهد دست نشاندهٔ او یعنی قطب الدین ازلاغ شاه برادر جلال الدین بودند. بدرالدین اینانج از این موضوع اطلاع یافت و جلال الدین را آگاه کرد و او با سیصد سوار و تیمورملک (دمرملک) که والی شهر خجند بود گریخت. رجوع به تاریخ مفصل ایران، مغول چ عباس اقبال ص ۴۳ و تاریخ جهانگشای جوینی چ لیدن ج ۱ ص ۹۷ و ۹۸ و سیرة جلال الدین منکبرنی چ هوداس ص ۵۵ شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.