معنی

[ عَ ] (ع ص) کسی را گویند که بهیچ خیر و شری وانرسیده باشد. (آنندراج) (برهان): صورت مردم عقل است نگاریدهٔ او چو از او عقل جداگشت همانا عجماست. محمد عثمان (از لغت فرس، از حاشیهٔ برهان). || در عربی حیوان غیرذی عقل و زنی که قادر بر سخن کردن نباشد. (برهان) (آنندراج). رجوع به عجماء شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.