معنی

[ ظَ ] (ع ص، اِ) بدحال. || خوار. ذلیل. || جای سخت. || کار دشوار. || بلای شدید. || سختی و درشتی. || بُن گردن. ج، ظُلف، ظُلُف. || ظلیف النفس؛ نزه النفس. ظلف النفس. || ذهب به ظلیفاً؛ مفت و رایگان و بی بها برد آن را. || تمام. کامل. کلّ. همه: اَخذه بظلیفه و بظلیفته؛ أی کله.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.