[ طَ رَ ] (ع اِ) یکی از القاب بیست ودوگانهٔ زحاف اشعار عرب که در اشعار عجم مستعمل است. و اگر از دو طرف فاعلاتن الف و نون بیفتد به معاقبت ماقبل و مابعد، آن را طرفان خوانند. (المعجم چ تهران ...
لغتنامه دهخدا
[ طَ رَ ] (اِخ) نزد فقهاء حنفیه عبارت از ابوحنیفه و محمد باشند و بدین نام نامیده شده اند برای آنکه یکی از آنان در طرف استادی و دیگری در طرف شاگردی واقع شده اند. (کشاف اصطلاحات الفنون).
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.