طایر جرفادقانی

معنی

[ یِ رِ جُ دَ ] (اِخ) هدایت آرد: نام شریفش آقا سیدمحمد از فضلای آن بلد، سیدی با ذوق و عرفان، و با شوق و ایمان بوده در سفر مکهٔ معظمه رحلت کرده، این چند بیت از اوست، رحمة اللََّه علیه: اگر گویم ز عشق گُل فغان آموز شد بلبل خطا باشد که این نسبت بود بی اصل و بی مبدا نه بلبل عاشق گُل شد نه گُل معشوق بلبل شد گل و بلبل شده هر یک به روئی واله و شیدا هر آن کس زنگ بزداید ز مرآت ضمیر خود ببیند جمله هستی را به ذکر ایزد یکتا همه عاشق به روی او همه مایل بسوی او همه خرم به بوی او و او از جمله ناپیدا * از لعل ترت خُشک لبم تر خواهم یعنی که ز بوسه شهد و شکر خواهم یک بوسه نه، صدهزار خواهم، زآن روی قند است لب تو و مُکرر خواهم. (مجمع الفصحاء ج ۲ ص ۳۳۹).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.