صرفه بردن

معنی

[ صَ فَ / فِ بُ دَ ] (مص مرکب) سبقت نمودن و پیشی گرفتن. (برهان). پیشی گرفتن. (انجمن آرا): ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست نان حلال شیخ ز آب حرام ما.حافظ. راه عشق ار چه کمینگاه کماندارانست هرکه دانسته رود صرفه ز اعدا نبرد.حافظ. دام سخت است مگر یار شود لطف خدا ورنه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم.حافظ. || نفع بردن و فائده کردن. (برهان). نفع بردن. (انجمن آرا).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.