شندخ
معنی
[ شُ دُ ] (ع ص) سخت دراز پُر.
|| اسب وقاد. || (اِ) شیر بیشه. (از اقرب
الموارد). رجوع به شنذخ شود. || طعام که
به مناسبت ضیافت ساختِ خانهٔ نو یا
بازگشت از سفر و یا یافت شدن گم شده فراهم
نمایند. (از اقرب الموارد). و رجوع به شنداخ
شود.