معنی

[ شُ ] (ع اِ) شنخوبة. سر کوه بلند. ج، شناخیب. (منتهی الارب). شنخوبة. شنخاب. بالای کوه. (از اقرب الموارد). سر کوه بلند. (مهذب الاسماء). || سر دوش. || مهرهٔ پشت. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). رجوع به شنخاب شود.

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.