شمس‌العرفاء

معنی

[ شَ سُلْ عُ رَ ] (اِخ) سیدحسین حسینی بن سیدمحمدرضا عارف ایرانی (متولد ۱۲۸۸ هـ . ق. و متوفای ۱۳۵۳ هـ . ق. / ۱۳۱۳هـ .ش.). در عنفوان جوانی به تحصیل علوم شرعی پرداخت و مرید شیخ عبدالقدوس کرمانشاهی شد. پس از وفات مرشد به زیارت عتبات رفت و مدتی در کوفه و نجف به اربعینات مشغول بود. سپس به ریاضتگاهی که در قبرستان وادی السلام نجف به شیخ عبدالکریم عریان شیرازی تعلق داشت شتافت و به حضور شیخ بار یافت و از او بهره ها برد. آنگاه به ایران بازگشت و در بسیاری از نواحی کشور سیاحت کرد و سفری هم پیاده از تهران به زیارت آستان قدس رضوی رفت و از راه روسیه به تبریز آمد. شمس متأهل بود ولی فرزندی نداشت. شعبه ای از سلسلهٔ نعمةاللهیه بدو انتساب دارند.خانقاهش در جنب سقاخانهٔ نوروزخان نزدیک مسجد شاه تهران است. عارفی خوشخو و نیک محضر بود. از آثار او رساله ای است به نام «شمسیه» در سیر و سلوک (مؤلف به سال ۱۳۴۵). وی دیوان وحدت را به چاپ رسانیده و مقدمه ای بر آن نوشته است و نیز مرصادالعباد نجم الدین رازی را تصحیح و طبع کرده و قریب پنجاه سال در مسند ارشاد نشسته بود، در پایان پس از عارضه ای مختصر درگذشت و جنازهٔ او را در امامزاده عبداللََّه (شهر ری) دفن کردند. سلسلهٔ تصوف شمس از این قرار است: شمس العرفا، شیخ عبدالقدوس کرمانشاهی، میر علم شاه هندی، شاه کلال لکناهوری، سیدحسین استرآبادی، حاج محمدجعفر کبودرآهنگی (مجذوب علی شاه)، حسین علی شاه اصفهانی، نورعلی شاه اصفهانی، سید معصوم علی شاه دکنی. (فرهنگ فارسی معین).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.