معنی

[ شَ / شِ نَ ] (معرب، اِ مرکب) گردکانی که درون آن را خالی کرده پر از سرب کنند و بدان قماربازی کنند. (ناظم الاطباء). کهجه. (دهار). کجة. (دهار). معرب شش خان و شش خانه. (از آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به شش خنج شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.