معنی

[ شَ بَ ] (نف مرکب، اِ مرکب) دارندهٔ شربت. || مسؤول شربتخانه. خادم که اقسام شربت در تحویل او است. (فرهنگ نظام). کسی که مرباها و آچارها را بسازد و انواع حلواها بپزد و آن را در عرف حال رکابدار گویند. (آنندراج) (بهار عجم): شربتی دارد لبش بهر دل بیمار من مردم و رحمی ندارد ماه شربتدار من . سیفی.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.