معنی

[ شَ ] (اِخ) ابن وثاب نمیری. امیر و والی رقة و سروج و حران بود. نخست برای المستنصر علوی خطبه میخواند و سپس برای القائم عباسی (۴۳۰ هـ . ق.). مردی شجاع و کریم و اصیل بود و در سال ۴۳۱ هـ . ق. در حران بدورد حیات گفت. (از اعلام زرکلی ج ۳ ص ۲۲۹).

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.