سر جنباندن
معنی
[ سَ جُمْ دَ ] (مص مرکب)
سر تکان دادن. || سر تکان دادن ستایش
و تحسین را. با تکان دادن سر نمودن
خشنودی و رضایت را:
به بایستگی خورد و جنباند سر
که خوردی ندیدم بدینسان دگر.نظامی.
ز جنباندن بانگ چندین جرس
سری در سماعش نجنباند کس.نظامی.
رجوع به مادهٔ بعد شود.