معنی

[ ژَ ژَ ] (ص مرکب) پاره پاره. (برهان). قطعه قطعه : هم خامهٔ مآثر من کرده ریزریز هم جامهٔ مفاخر من کرده ژندژند. شهاب الدین بغدادی (از جهانگیری). رجوع به ژند شود.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.