زینهارنامه

معنی

[ مَ / مِ ] (اِ مرکب) سجل. (مهذب الاسماء، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). کتاب عهد. عهدنامه. (یادداشت ایضاً). امان نامه : و بابک را زینهارنامه خواست به خط و مهر معتصم. (ترجمهٔ تاریخ طبری ص ۵۲۵).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.