زیان افتادن
معنی
[ اُ دَ ] (مص مرکب) آسیب
رسیدن. به گزند و ضرر دوچار شدن :
شور عشق تو در جهان افتاد
بی دلان را بجان زیان افتاد.خاقانی.
مایهٔ سلوت به غربت شد ز دست
دل زیان افتاد و محنت سود بس.خاقانی.
ملرز از بیم جان خسرو اگر از عشق می لافی
که باشد سهل عاشق را اگر جانی زیان افتد.
میرخسرو (از آنندراج).
رجوع به زیان و دیگر ترکیبهای آن شود.